خبر رسانی
 
 
پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, :: 11:41 ::  نويسنده : مهران

جلوه ی گل بوی سنبل ناله ی چنگ بانگ بلبل
کرده صحن چمن پر زغلغل شبنم صبح بر چهره‏ی گل
مطرب آهنگ را تازه تر کن وز دل خویشتن نغمه سر کن
زخم دل تار به زخمه میازار ناله ی تار کمتر برون آر
بگو به ساقی ای نسیم سحری شد سپری عهد خزان
بیا به عاشقان بپیما قدحی خون دل دخت رزان
از غم عشق شد دلم خون وز ره چشم رفت بیرون
ای عشق آخر کردی بی‏خبرم با یک جلوه بردی دل زبرم
ز آتش عشقت این دل زارم گشته پریش

 آتشی اما در دل عاشق مرهم ریش

 تو آخر ای عشق چه‏ای رهزن دل بلای جان ها

 از آتش پرشررت سوخته شد چه خانمانها

باعث آه و بیداد و ناله از چکاوک بود عشقِ لاله
ساقی اگر برخیزد باده به جامم ریزد شعله‏ی عشقش فروزد
مطرب اگر بنشیند حالت عاشق بیند از غم عشقش بسوزد
برکشد از پرده ی بیداد بیرون ناله ی روح بخش همایون



چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:, :: 18:41 ::  نويسنده : مهران

چربـی خـون

 

بیشتر گیاهان (سبزی‌ها و میوه‌ها) به علت فیبر و الیافی که دارند، باعث کاهش کلسترول و تری‌گلیسرید خون می‌شوند...

البته تأثیر گیاهان در کاهش چربی خون یکسان نیست، تأثیر برخی از آن‌ها بیشتر است و به دلیل خاصیتی که در کاهش کلسترول و تری‌گلیسرید خون دارند، برای تهیه دارو استفاده می‌شوند.

بین گیاهان، سیر بیشترین قدرت را در کاهش کلسترول و تری‌گلیسرید خون دارد و بیش از 100 صنعت داروسازی در دنیا از سیر، فرآورده‌های دارویی تهیه کرده‌اند. سیر علاوه بر کاهش کلسترول و تری‌گلیسرید، خاصیت ضدمیکروبی و ویروسی دارد و فشارخون و قندخون را کاهش می‌دهد و خون را رقیق می‌کند.

برخی دیگر از گیاهان مانند خرفه و دانه کنگر فرنگی نیز تری‌گلیسرید خون را پایین می‌آورند و مصرفشان در بسیاری از کشورهای دنیا شایع است ولی متأسفانه در ایران استفاده از این گیاهان هنوز جا نیفتاده است. 

 میوه زیتون و روغن آن هم کلسترول را کاهش می‌دهند. مصرف برخی از روغن‌ها نیز HDL (کلسترول خوب) را بالا و LDL (کلسترول بد) را پایین می‌آورد مانند روغن بادام‌زمینی، هسته انگور، کنجد، ماهی و کتان. این روغن‌ها کلسترول و تری‌گلیسرید خون را هم پایین می‌آورند.

 اگر بخواهیم 3 نوشیدنی را نام ببریم که هم فشارخون را پایین می‌آورند و هم کلسترول و تری‌گلیسرید را باید به آب گوجه‌فرنگی،‌ آب انار و آب‌غوره اشاره کنیم که بهترین گزینه‌ها هستند. این 3 نوشیدنی هم می‌توانند بین وعده‌های غذایی و هم همراه غذا مصرف شوند.

 آلبالو، گیلاس، نارنج، لیموترش و گریپ‌فروت نیز از میوه‌هایی هستند که مصرفشان هم به صورت آب‌میوه و هم میوه تازه چربی و کلسترول خون را کاهش می‌دهد.

 همچنین کدو حلوایی، جعفری، پیاز، جو، فلفل سبز، بادمجان و عدس نیز از جمله مواد غذایی‌ای هستند که به کاهش تری‌گلیسرید و کلسترول خون کمک می‌کنند. 

البته باید دقت داشته باشید، این گیاهان باید به مقدار متناسب مصرف شوند و روش طبخشان نیز مورد توجه قرار گیرد.

فلفل سیاه

با فلفل سیاه به جنگ چربی بروید فلفل سیاه به دلیل داشتن ماده «پپرین» که موجب طعم تند فلفل می‌شود، تشکیل سلول‌های جدید چربی را متوقف می‌کند و خاصیت ضد چربی دارد.

 تحقیقات گذشته نشان می‌دهد که فلفل سیاه علاوه برداشتن مزیت‌های بسیار بر سلامتی، میزان چربی جریان خون را کاهش می‌دهد.

 اکنون محققان طی تحقیقات آزمایشگاهی و مدل‌های کامپیوتری دریافتند که «پپرین» در فعالیت ژنی که مسئول کنترل تشکیل سلول‌های جدید چربی است، دخالت می‌کند.

 پپرین» همچنین ممکن است فعالیت‌های زنجیره‌ای متابولیکی که در حفظ کنترل چربی نقش دارد را هدف قرار دهد.

 پژوهشگران معتقدند که این یافته باعث استفاده وسیع از عصاره پپرین یا فلفل سیاه در جنگ با چربی و سایر بیماری‌های مربوطه خواهد شد.

 

 



سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:, :: 21:16 ::  نويسنده : مهران

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی

چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی

تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی

چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیابی

بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی

شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی

دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتم

نه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی

تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانم

که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی

چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان

تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی

سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم

دگری نمی‌شناسم تو ببر که آشنایی

من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت

برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی

تو که گفته‌ای تأمل نکنم جمال خوبان

بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی

در چشم بامدادان به بهشت برگشودن

نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی



دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:, :: 10:16 ::  نويسنده : مهران

محمدرضا شجریان گفت: «صدای ایرج در تاریخ آواز خوانی ما یک متر و معیار است و هر کس بخواهد در بالاترین حد حنجره صدایی را مثال بزند می‌گوید صدا شبیه صدای ایرج است.»

شجریان که در در مراسم تجلیل از ایرج خواجه‌امیری سخن می‌گفت افزود: «جای تقدیر دارد که از هنرمندان پیشکسوت قدردانی می‌کنیم. وظیفه من بود هنگامی که شنیدم دوستان قصد دارند برای ایرج بزرگداشت بگیرند با افتخار بگویم من نیز شرکت می‌کنم و در کنار این عزیز بزرگوار هستم.»

وی افزود: «آن موقع که نوجوان بودم ایشان در اوج قدرت آواز خواندن بود. گاهی صحبت درباره تعریف و نیکی می‌شود. نمونه‌اش این‌که امشب مانند چهل سالگی‌اش بود. صدای قوی تا صد، صد وبیست سالگی که انسان تنش سالم باشد می‌تواند بخواند. به شرط اینکه بدنش توانایی این را داشته باشد که از پس این آواز خواندن برآید.»

مراسم تجلیل از استاد ایرج خواجه امیری سومین همایش باشگاه هنرمندان ایران شامگاه جمعه هشت شهریور با حضور جمعی از هنرمندان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

شجریان در ادامه این مراسم با بیان اینکه ایرج پیشکسوت من بود و هست گفت: «آن موقع که دبیرستان می‌رفتیم ایشان در اوج خوانندگی بود. صدای ایرج مترو معیاری در آواز خوانی بود. صافی ،‌ صلابت،‌ قدرت ،‌ پاکی و آن چهچه‌های مردانه که زده و می‌زند بیانگر این است که چه کرده تا متر و معیار شده است. او رکوردار در آواز خوانی است و امیدوارم که صدسالگی‌اش را در همین جا جشن بگیریم.»



یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, :: 9:33 ::  نويسنده : مهران

      مادر، مرا ببخش!         

می‌خواستم به باغ تو، نخل امید من         

سبز و بلند و شنگ و شکوفا شود، نشد!         

هر شاخه،          هر ستاخ           

پُر برگ‌و‌بار و خرّم و زیبا شود، نشد!          

هر برگ گل به شاخ:          

تصویر جلوه‌پرور فردا شود، نشد!         

مادر، مرا ببخش!          

می‌خواستم به گاهِ بهارِ شکوفه‌ها          

ذرّات جان من                       چون نور عشق          

                    گرم و شتابان و پُر فروغ:         

در رگ رگِ شکفتن گل‌ها شود، نشد!          

مادر، مرا ببخش!                              می‌خواستم ز چاکِ گریبانِ دره‌ها          

این‌پاره‌های پیکر خونین کوهسار          

- وادیِّ خامشان -          

تا شعله‌زار دامن تفتان دشت‌ها          

با شبنم بهار چمن شست‌و‌شو دهم          

تا هر که بنگرد به تو، شیدا شود، نشد!         

مادر، مرا ببخش!                        می‌خواستم که هر چه ز خاک تو سر زند         

با رنگ و بوی زینت روی زمین شود،          



شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, :: 20:9 ::  نويسنده : مهران

باده‌ای هست و پناهی و شبی شسته و پاک

جرعه‌ها نوشم و ته جرعه فشانم بر خاک

نم نمک زمزمه واری، رهش اندوه و ملال

می‌زنم در غزلی باده صفت آتشناک

بوی آن گمشده گل را از چه گلبن خواهم؟

که چو باد از همه سو می‌دوم و گمراهم

همه سر چشمم و از دیدن او محرومم

همه تن دستم و از دامن او کوتاهم

باده کم کم دهدم شور و شراری که مپرس

بزدم، افتان خیزان، به دیاری که مپرس

گوید آهسته به گوشم سخنانی که مگوی

پیش چشم آوردم باغ و بهاری که مپرس

آتشین بال و پر و دوزخی و نامه سیاه

جهد از دام دلم صد گله عفریتهٔ آه

بسته بین من و آن آرزوی گمشده ام

پل لرزنده ای از حسرت و اندوه نگاه

گرچه تنهایی من بسته در و پنجره‌ها

پیش چشمم گذرد عالمی از خاطره‌ها

مست نفرین منند از همه سو هر بد و نیک

غرق دشنام و خروشم سره‌ها، ناسره‌ها

گرچه دل بس گله ز او دارد و پیغام به او

ندهد بار، دهم باری دشنام به او

من کشم آه، که دشنام بر آن بزم که وی

ندهد نقل به من، من ندهم جام به او

روشنایی ده این تیره شبان بادا یاد

لاله برگ‌تر برگشته، لبان، بادا یاد

شوخ چشم آهوک من که خورد باده چو شیر

پیر می خوارگی، آن تازه جوان، بادا یاد

باده‌ای بود و پناهی، که رسید از ره باد

گفت با من: چه نشستی که سحر بال گشاد

من و این نالهٔ زار من و این باد سحر

آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد



جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : مهران

بچّه که بوديم همه چي صفا داشت.

شيطوني ام نشوني از خدا داشت.

روزا تو کوچه بازي کارمون بود.

رفيقمون، دار و ندارمون بود.

يادم مياد گاهي واسه يه تيله،

دعوا مي شد بين دو تا قبيله.

با هم سرِ يه گردو جنگ مي کرديم.

عرصه رو بر بزرگا تنگ مي کرديم.

واسه يه نون قندي يا يه کلوچه،

قشقرقي به پا مي شد تو کوچه.

حرفاي مفت بار هم مي کرديم.

مشت و لگد نثار هم مي کرديم.

امّا هنوز غروب نکرده خورشيد،

باز چش تو به چشم من مي خنديد.

بازم رفاقت قديمو داشتيم.

سربه سر همديگه مي گذاشتيم.



جمعه 8 شهريور 1392برچسب:, :: 12:2 ::  نويسنده : مهران

با آنکه میله‌های قفس را شکسته‌ایم،

از بند آب و دانه، دریغا نرسته‌ایم!

او با هزار چشم، نشسته است در کمین،

ما بر فراز شاخه، پریشان نشسته‌ایم.

منقار ما، پر از هوس دانه چیدن است،

با چینه‌دان خویش به هر دانه بسته‌ایم.

پر می‌کشیم بار دگر تا فرود بند،

لختی بمان، ببین که همان پر شکسته‌ایم.

با بال خویش رخت کشیدیم سوی دام،

لعنت چه می‌کنی به قفس؟ ما گجسته‌ایم.

این بال‌های ما گره کار ما شدند،

شومی بخت نیست که ما ناخجسته‌ایم.

در این چمن که نطفه‌ی دام اند، دانه‌ها،

ما در هوای دانه، دل از خود گسسته‌ایم.



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خبر رسانی و آدرس bazm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 3087
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1